لوپتو
هفته پیش بود که با همسر و پسر رفتیم سینما تا فیلم «لوپتو» رو ببینیم
پسر که رفت یک ردیف جلوتر نشست، سمت راستم دوستم نشسته بود و سمت چپم یک دختر جوان که نمیشناختمش
جناب همسر هم که تا وسطای فیلم رو سرپا نگاه میکرد چون همش تو رفت و امد بود و صندلی نداشت (•‿•)
از وقتی فیلم شروع شد دختر جوان شروع کرد به خندیدن، واقعا نمیدونستم فیلمی که مخاطب اصلیش بچهها هستند انقدر میتونه براش جالب و خنده دار باشه
تا اینکه دوستم حالش بد شد و مجبور شد بره خونه و من به همسر گفتم بیاد جای دوستم بشینه
حالا هم از صندلی سمت راستم صدای خنده بلند میشد هم صندلی سمت چپ ಠ_ಠ
و هرچی فیلم جلوتر میرفت این خندهها به بقیه تماشاگرها هم سرایت میکرد
و انگار این وسط فقط من بودم که پوکر فیس به پرده سینما خیره شده بودم و به یک لبخند کمرنگ قانع بودم ┐( ∵ )┌
البته مشکل از فیلم نبود، فکر میکنم من باید با شرایط روحی مناسبتری پای فیلم مینشستم >.<